سفارش تبلیغ
صبا ویژن

بسم الله .

با کمال تاسف  وتاثر ، به شهادت مهر تاریخ وبلاگ من و مهر تاریخ تمامی وبلاگهایی که در مورد سریال جواهری در قصر یا بازیگر اصلی آن در نقش یانگوم نوشته اند ، اولین وبلاگی که در مورد این موضوع نوشت و با کمال تاسف ، موجب براه افتادن سیلی از یانگوم نویسی ها و یانگوم فروشی ها شد ، وبلاگ من بوده است.

حالا چیز جالب اینجا است که اصولا شما طی این موج وبلاگی غیر هماهنگ ، تنها چیزی که نمی بینید دو کلمه ( چه انتظار زیادی ! ) بلکه یک کلمه حرف حساب پیرامون آن باشد. موجی از وبلاگهای احمقانه ، با محتوای تصاویر بی تناسب با هویت کاراکتر سریال جواهری در قصر و همچنین جریان بزرگ کاسبی با سی دی و دی وی دی سانسور نشده آن ، یا تصاویر سایر بازیگران آن ، یا سی دی فیلمهای دیگری از همین بازیگران در نقشهایی بشدت مغایر با رویکرد این سریال ، یا لو دادن موضوع و اجزاء قسمت بعدی آن ، براه افتاد. این جریان بیمارگونه ، درمورد برخی دیگر از سریالهای مورد اقبال نسبی عمومی نیز افتاده است.

من به این روال ، سخت مشکوکم. حاکمیت جریان شر ، در فضای عمومی فرهنگی ، خصوصا در فضای اینترنت به وضوح قابل رصد و درک است. یک عقل پنهان بزرگ منفی ، که بشدت هر نکته مثبت فرهنگی را به سمت بدل منفی آن سوق می دهد. از برنامه تلویزیونی ای که در حداقلهای مورد قبول ، چند احساس و رویکرد عمومی مثبت اخلاقی را در جامعه تکثیر می کند ، به سمت ارائه تصویری مهوع از بازیگران آن می رود . یکی نیست به این احمق های کبیر ، بگوید که یارو ، تو که هرچی گشتی نتونستی یک فضای عمومی نجس ، مثل فضای مابقی "خانم" های هالیوودی ات تو این مورد از بازیگرهای شرقی پیدا کنی. حالا گستاخ جان . چرا پس اینقدر نفهمی و هی ادامه می دی پس ؟  

حالا ، من نمی گم از این جریان شر ، چیزی جز همین کارها انتظاری می ره . اما شما را به خدا ، واقعا ، تمام زاویه های سیاسی و نگاههای منتقدانه قبلی را یک لحظه در ذهنتان آفلاین کنید و به این موضوع حاضر نگاه کنید . واقعا دردتان نمی گیرد که "صداوسیما" می آید و به این حماقت کبرا ، دامن می زند و می رود با این جناب بازیگر با خرج 20 میلیون تومان پول، پولی که همیشه می گوید ندارم و کم دارم - و بنظرم در مواقعی هم درست است اما امان از اسراف و تبذیر – مصاحبه می کند ؟ این آخه خدایی یعنی چی ؟ این نهایت نداشتن استراتژی روشن فرهنگی نیست ؟ برای من حتم و یقین است که آقای ضرغامی یک الگوی رفتاری مشابه بی.بی.سی را برای خودش محور کرده . در حالیکه هیچ عنصر استراتژیست مثبت فرهنگی این نظام ، روند پیش گرفته شده در صداوسیما را تایید نمی کند. آخه بدبختی اینجاست که حداقلهای دل خوش خنک هم در این مسیر رعایت نمیشه . تو بی.بی.سی شما یک نفر نمی تونی پیدا کنی با منافع اساسی و چهارچوب حکومت و ارکان و نهادهای سیاسی و اجرایی داخلی انگلیس مشکلات بنیادین داشته باشه ، با مخالفان حکومت انگلیس سرو سر داشته باشه یا از اون خنده دار تر ، خودش از همونها باشه ، اونوقت ، تو این ماجرا ، تو تلویزیون برادر ضرغامی ، می بینی آقای مطهری نیای چپگرا ، میشه مجری برنامه های سیاسی با حضور مسئولان نظام ( بگذریم که تو هر دو سه جمله یکی دو تا غلط دستوری داره ، که البته تو صداوسیما کاملا طبیعیه ! ) ، آقای فرزاد حسنی منحرف زیر ابرو برداشته میشه مجری برنامه عرفانی قرآنی در رادیو معارف اتفاقا بعد از دستگیریش تو مجلس گند و خرابکاری تو کیش !  

خوب اینا یعنی چی ؟ یعنی اینکه این باباکه های دوم خردادی هم زیاد آب زیر پوستشون ندوه ! صداوسیما اصلا استراتژی نداره که حالا بخواد به نفع اونها باشه . اما همین بی جهتی و بی هویتی و باری به هرجهت بودن و الَابختکی کار کردن است که بضرر انقلاب است چون فرصتها رو از دست می ده و آسیب سازی می کنه. اینه که داد ما رو در آورده .  

حالا که تا اینجا نوشتم ، دو تا حرف حساب هم خودم بگم در مورد این فیلم جواهری در قصر ، تا اون یارویی که رفته دستور خرید کارتونش رو هم داده حالیش شه . آقا ، من از دو چیز این یانگوم ، عقم می گیره . یکی اینکه ، ایشون تا جایی پایه است ، که عقده های خودش رو خالی کنه. حال اینو بگیره حال اون رو بگیره . کلی هم طرح و نقشه می ریزه . البته روشنه که از خلاف کردن هم برای اجرای طرحهاش گریزی نداره و همه رو هم گول می زنه برای همین کارهاش حتی ملکه فیلم ؛ که این درست 180 درجه با مسیر سیاست اسلامی متفاوته – بعد هم همین که زهرش رو ریخت ، می خواد با جناب همسر ، فرار کنه بره اللی تللی. یعنی همونجا که مثلا فسادناپذیریش - البته فقط در اونجایی که منافعش تامین نمیشه . اگه یادتون باشه وقتی اون دختره رفت پیشش اعتراف کرد و بعد گفت من میخوام به تو کمک کنم در عوض فلان قول رو بمن بده ، نگفت من با این کار از بیخ مخالفم . گفت من به تو نیازی ندارم خودم تنهایی کارم پیش میره که مبادا امتیازی ببازه ! – مورد تایید بیخ حکومتشون قرار گرفته و می خوان در پستی که باید اونجا باشه بکارش بگیرن ، در می خواد بره و حالا دیگه خودشم اپوزیسیون بازی در میاره .  

این پیام خیلی کج و منحرفیه که به درون جامعه می ره . عقل فرهنگی اگه بود ، جناب تهیه کننده و ارکان خرید رو – که قبل از ما همه فیلم رو دیدن – سر این نکته می آورد که تزریق این نکته تو جامعه یعنی یاددادن و تایید کینه شتری و جنگ برای منافع تا لحظه آخر. اما در رفتن برای رسالتهای اجتماعی و الهی. یعنی فقط خودم مهمم . اینقدر مهم که خودمم در راه خودم هدر رفتم مهم نیست. بقیه هم که کشک. در حالیکه اسلام این رو نمی گه. اسلام فدا شدن انسان رو فقط در راه اهداف الهی منطقی و مجاز می دونه . نه با این دلایل .  

چیز بعدی ای که حال من رو از یانگوم بهم می زنه ، اینه که وقتی یکی یک حرف مفت خیلی گنده ای بهش می زنه که رو کله من و توی مخاطب میخواد چقندر سبز کنه ، این خانوم تا بحال هزاربار پیش اومده اعصاب من رو خورد می کنه ، برر و برر شروع می کنه طرف رو نیگا کردن !! ای خدا. پیش خودت میگی پس چرا لال مونی گرفته . چرا نمی گه ؟ چرا جواب نمی ده . حالا هزارتا توجیه روانشناختی متناسب با فضای فیلم می تونه این رو پوشش بده . اما موضوع ، اینه که این اصلا فرهنگ خوبی نیست. چون اصلا ریشه موضوع ، فرهنگ نیست. موضوع در فیلم ، جنبه های پنهان روانشناختی دارد که مثلا قراره یانگوم از اونها متاثر باشه . همین .  



نوشته شده در دوشنبه 86 مهر 23 ساعت ساعت 3:58 عصر توسط آقای نهی از منکر

نظرات دیگران ( )


لیست کل یادداشت های وبلاگ من
زنان بدحجاب مانند الاغ های پالان دار هستند!
[عناوین آرشیوشده]